۱۳۸۸ شهریور ۱۳, جمعه

معلم با هنر

گر معلم با هنر شد با هنر بار آورد
باغبان با فکر و کوشش نخل پر بار آورد
دانش از در چون درآید جهل بیرون می رود
نور اگر بردار شد ظلمت سر دار آورد
گر معلم مرتضی شد دل مطهر می شود
تن به قربانگاه عشق آسان به دیدار می رود
مکتب استاد را شاگرد روشن می کند
مشتری گرمی و رونق را به بازار آورد
کارگر افتد اگر از دل برون آید سخن
خیل خواب آلودگان را بر سر کار آورد
گر هماهنگی کند پیوند با اصل نهال
زاهتمام باغبان محصول بسیار آورد
گر به حال خود رها شد تیغ سبز نسترن
شاخ و برگی آرد اما جای گل خار آورد
شاهدی گل پیرهن می خواهد و شیرین سخن
تا که شور عاشقی بر زخمه تار آورد
کوشش و فکرت «امیرا» می دهد حاصل ولی
مشت بذر قابلی باید که خروار آورد

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر