شخصی را به اتهام اينكه كافر است ، به نزد هارون الرشيد بردند .
هارون خطاب به او گفت : آيا تو كافری ؟
مرد متهم گفت : نه قربان ، بلكه من مسلمانم و مردم بر من تهمت بسته اند .
هارون گفت : دستور ميدهم آنقدر بر تو شلاق بزنند تا اقرار به كفر خود نمائی .
متهم گفت : ای خليفه پيامبر خدا مردم را تازيانه ميزد تا اقرار به اسلام نمايند ، تو مرا ميزنی تا به كفر اقرار كنم ؟
هارون از اين جواب بهت زده شد و نتوانست جوابی بده
هارون خطاب به او گفت : آيا تو كافری ؟
مرد متهم گفت : نه قربان ، بلكه من مسلمانم و مردم بر من تهمت بسته اند .
هارون گفت : دستور ميدهم آنقدر بر تو شلاق بزنند تا اقرار به كفر خود نمائی .
متهم گفت : ای خليفه پيامبر خدا مردم را تازيانه ميزد تا اقرار به اسلام نمايند ، تو مرا ميزنی تا به كفر اقرار كنم ؟
هارون از اين جواب بهت زده شد و نتوانست جوابی بده
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر